داربست به نمای ساختمون...
سلام بابا خوبی؟....دیروز هفتم آقا بود. ساعت سه و نیم رفتیم خونه آقا و ازاونجا رفتیم خلدبرین....اونجا چشمم دنبالت بود..هی دوردورا میرفتی....عصرکه رفتیم مسجد یعقوبی چشمام دردگرفته بود...دیروزم داربست نما رو بستند. مبارکه..نه؟!!!راستی چندروزه بهت میگم کلتو بچسبون بهم....بعد میچسبونی...بعد میگم دوموردومور کن...بعد تو انگشتاتو میزنی به صورتمو میگی دوموی دوموی...!!! بوس بوس بابا..
نویسنده :
مامان
9:54